خیلی اتفاقی در حمومو بازکردم ودیدم شوهرم داره با صابون گلنار با خودش ...
سلام دوستان ،اینجا کانال قصه گوی شبه،با یک داستان جذاب در خدمت شما هستیم🌸
داستان امروز ما سرنوشت تلخ دختر روستایی هست که مدام زیر فشار حرف های بی ربط و زننده خونواده شوهرش قرار گرفته
امیدوارم از شنیدن این داستان لذت ببرید …
🔎خوشحال میشیم که تا پایان این ویدیو مارو همراهی کنید 🙏.
دوستان عزیز اگر از شنیدن این داستان لذت بردید و به این سبک از ویدیو ها علاقه دارید لطفا کانال قصه گوی شب را سابسکرایب کرده و زنگوله پیج را فعال کنید 🔔 و نظرات زیبای خودتان را برای ما کامنت کنید و مارو به دوستان خودتون معرفی کنید .
https://www.youtube.com/channel/UC887P6HPxLMoiOCmynB7b8Q?sub_confirmation=1
=====================================
🌹🤗برای حمایت از ما کافیست رو لینک زیر کلیک کنی و مستقیما از ما حمایت کنی و با لایک های زیباتون به ما انرژی بدید❤️👇
https://www.youtube.com/channel/UC887P6HPxLMoiOCmynB7b8Q?sub_confirmation=1
=====❤======❤=====❤======❤=====
پادکست
پادکست داستات فارسی
پادکست داستان صوتی
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی کوتاه
رمان صوتی عاشقانه
داستان واقعی
داستان ترسناک
داستان عاشقانه
داستان جنایی
داستان خیانت
==============================
#dastan
#قصه_گوی_شب
#داستان_واقعی
#داستان_عاشقانه
#داستان_زندگی
#خیانت