🎨مبانی هنرهای تجسمی 【درس هجدهم】◀️ روانشناسی رنگ ها در هنرهای تجسمی
تأثیرات رنگ و ویژگیهای روانشناسی
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که تأثیرات شگرفی از رنگها برمیخیزد. رنگها بر میزان آگاهی ما از برخی رویدادها تأثیر دارد. برخی بر این باورند که مغز انسان بهطور پیش فرض انواع رنگ را با احساسات افراد مرتبط میسازد، از سوی دیگر برخی از صاحبنظران نیز بر این باورند که احساساتی که مغز ما از رنگها دریافت میکند به سطح اطلاعات ما و رویدادهایی که برایمان رخ دادهاست مرتبط میباشد. این احساسات میتواند ناشی از تجربیات افراد نسبت به گونههای رنگ باشد. به عنوان مثال، روانشناسانی که رنگ قرمز را بررسی کردهاند بر این باورند که بیشتر مردم به دلیل تطبیق آن با پیامدهای طبیعی همچون خون، آتش یا فناوریهایی که به دست بشر ساخته شدهاند همچون تابلوهای قرمز یا چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی، این رنگ را با خطر مرتبط میدانند. این عامل در سایر رنگها نیز میتواند متأثر از تجارب شخصی یا سطح اطلاعات افراد باشد.
در مبحث روانشناسی رنگ، باید بر اثرات رنگها بر ذهن هم توجه داشت. هر رنگ میتواند احساسی را در افراد ایجاد کند یا تفکر آنان را به سمتی هدایت کند. برای مثال استفاده از رنگ زرد و قرمز، از جهت ایجاد شور و هیجانی که ایجاد میکنند و اثر مثبتش بر تحریک اشتها، در رستورانها و اماکن تغذیهای نیز بسیار پرکاربرد است. رنگ سبز و آبی سبب آرامش و رفتار آرامتری میگردد و به همین سبب است که در بیمارستانها از این دو رنگ بهرهٔ بیشتری میبرند.
در بین تمام سنین و ادوار عمر انسان، دوره کودکی از اهمیت بالایی برخوردار است و همین نکته سبب میشود تا در انتخاب رنگ اتاق خواب و لباس کودکان، توجه بیشتری داشته باشیم. برای مثال خرید کیف مدرسه قرمز رنگ برای یک کودک بیش فعال، ایده خوبی نیست زیرا سبب افزایش هیجانات در او میگردد. استفاده از رنگهای زرد، صورتی، آبی کمرنگ، طوسی و طیفهای پاستیلی رنگها میتواند در چیدمان اتاق نوزاد، مناسب باشد.
رنگی مانند زرد، میتواند هیجانات مثبت را به کودک انتقال دهد و ترکیب آن، با هر یک از رنگهای یادشده در بالا، میتواند بسیار زیبا شود و تعادل را نیز در روحیه کودک ایجاد نماید.
روانشناسی رنگ (به انگلیسی: Color psychology) به معنای مطالعه رنگها به عنوان عامل تعیینکننده رفتار انسان است. رنگ بر روی برداشتهایی که واضح نیستند یا مبهم اند تأثیر میگذارد.
رنگها، دارای ویژگیهایی هستند که قادرند تا تأثیرات خاصی را بر روی انسانها ایجاد کنند. رنگها همچنین میتوانند باعث تقویت اثر بخشی تسکین دهنده باشند. برای مثال، قرصهای قرمز یا نارنجی معمولاً به عنوان محرک استفاده میشوند.
البته چگونگی تأثیر رنگ بر روی افراد ممکن است بسته به سن، جنسیت و فرهنگ، آنها متفاوت باشد. به عنوان مثال، مردان تمایل دارند گزارش دهند که لباسهای قرمز یا امثال آن که رنگهای شاد و روشنی هستند، جذابیت زنانه را افزایش میدهد. با اینحال که پیوندهای رنگی میتوانند بین فرهنگها متفاوت باشند، اما ترجیح رنگ از نظر جنسیت و نژاد نسبتاً یکنواخت است.
روانشناسی رنگ، همچنین در بازاریابی و برندینگ بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. بازاریابان، رنگ را به عنوان مادهای مهم میدانند که میتواند بر احساسات و برداشت مشتری، از کالاها و خدمات و بستهبندیها تأثیر بگذارد. لوگوها یا (آرم) برای شرکتها از آنجایی که میتوانند مشتریهای بیشتری را به خود جلب کنند دارای اهمیت بسیاری هستند. بله، الان میتوانید متوجه شوید که چنین اتفاقی میافتد که اشخاص معتقدند لوگوی شرکتها با شخصیت، کالاها و خدمات آن شرکت مطابقت دارد، مانند رنگ صورتی که به شدت در مارک تجاری برند ویکتوریا سیکرت به کار رفتهاست.
رنگ تأثیر زیادی در مواد غذایی دارد. این ترکیب پر از هیجان و گاهی پر از کنترل و تسلط روی روان، بر نحوه درک مردم از قابلیت خوردگی و طعم غذاها و نوشیدنیها تأثیر میگذارد.
نه تنها رنگ غذا بلکه درون هرچیزی دارای قوه بینایی میتواند تأثیر گذارد و تغیر ایجاد کند. برای مثال، در فروشگاههای مواد غذایی، معمولاً نان در بستهبندیهایی تزئین شده یا آغشته به رنگهای طلایی یا قهوهای به منظور ترویج و گسترش ذهنیت پخت خانگی و تازه بودن (در روان و ضمیر مشتریان) فروخته میشود. یا حتی جالب تر! مثلاً اگر یک نوشیدنی به رنگ سبز باشد، مردم میتوانند نوشیدنی با طعم گیلاس را به دلیل داشتن رنگ سبز با لیمو اشتباه بگیرند. علاوه بر همهٔ اینها، طعم را میتوان با یک رنگ تشدید کرد. برای مثال افراد میتوانند M&M قهوهای را به عنوان شکلات طعمدارتر از M&M سبز (بر اساس رنگ) ارزیابی کنند.
در روانشناسی، رنگ و رنگها از معیارهای سنجش شخصیت بهشمار میآیند؛ چرا که هر یک از آنها تأثیر خاص روحی و جسمی را در یک فرد باقی گذارده و میتوان رنگرا نشانگر وضعیت روانی و جسمی وی در نظر گرفت. این موضوع با توجه به پیشرفتهای دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی به اثبات رسیدهاست. ناگفته پیداست که انسان از زمان بسیار دور تاکنون تحت نفوذ و تأثیر رنگهای پیرامون خود بوده و هست. و همچنین در صد سال اخیر که صنعت رنگسازی به نقطه اوج تحول خود رسیدهاست، این تأثیر دو چندان شده و در همه ارکان زندگی روحی ما اثری از آن قابل مشاهده است.
پس از آزمایش معروف دوشارخ در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکههای رنگین جوهر، آزمایش لوشر جدیدترین نظریهای است که در این باره ارائه گردیدهاست. بار علمی آزمایش مزبور علاوه بر استفاده در موارد روانکاوی و روانشناسی، در سیستمهای استخدامی نیز به کار گرفته میشود.
دنیایی که ما ناظر آن هستیم، پوشیده از رنگ است. رنگ برای فرد عالم، همانند هنرمند حائز اهمیت است. رنگها نقش مهمی در زندگی عاطفی و معنوی ما بازی میکنند، ما به درخشش روزهای آفتابی و شادابی رنگها تمایل بیشتری داریم و از هوای ابری و خاکستری خسته میشویم.