🔥 یک نان شیرمال ساده، یک انگشتر گمشده و یک سلطان بدشانس! 🤯
وقتی سلطان دلش نان شیرمال خواست، هیچکس فکرش رو هم نمیکرد که شبش تبدیل به یک کابوس خندهدار بشه! 😂 انگشترش گم شد، گداخان کارآگاهبازی درآورد، سمبل و شلوارگشاد افتضاح به بار آوردن، و از همه مهمتر… سلطان مجبور شد در نانوایی کار کنه! 😆
اما صبر کن! 😳 انگشتر کجا پیدا شد؟!
جوابش توی این ویدیوئه، ولی باور کن نمیخوای لحظه آخرش رو از دست بدی! 🤣
📢 حتماً تا آخر ببین و بگو اگه جای سلطان بودی چیکار میکردی؟! 🤔👇
🎬 تماشای این شاهکار خندهدار از دست نره! 🎭🔥
📌 دیگر داستان های طنز و خنده دار گداخان و سلطان را از دست ندین !!!🤣👇 📽️
تماشای تمام داستان ها به صورت یکجا در پلی لیست
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2TzFlMdW9bAJqlsrpRO2cjWlPGk3grV7
گداخان
داستان گداخان
گداخان و سلطان
سلطان و گداخان
قصه های گداخان
داستان های گداخان
حکایت های گداخان
قصه های سلطان و گداخان
حکایت های گداخان و سلطان
داستان های طنز گداخان و سلطان
#گداخان
#داستان_طنز_گداخان
#گداخان_سلطان
#داستان_طنز
#حکایت_طنز