MENU

Fun & Interesting

کتاب صوتی «زن همسایه» | داستانی پر از راز و هیجان

ketabine - کتابینه 13,080 lượt xem 1 month ago
Video Not Working? Fix It Now

معرفی کتاب صوتی زن همسایه
کتاب صوتی زن همسایه نوشته‌ی شاری لاپنا، داستان ناپدید شدن عجیب یک نوزاد را به تصویر می‌کشد. پلیس برای پیدا کردن مجرمان اصلی رازهای دلهره آوری را کشف خواهد کرد که ریشه در پنهان کاری‌ها و دروغ‌های پدر و مادر کودک دارد. این رمان موفق شد در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز در سال 2016 قرار بگیرد.

درباره کتاب صوتی زن همسایه:

یکی از پرفروش‌ترین آثار معمایی و جنایی در نیویورک تایمز کتاب صوتی زن همسایه (The Couple Next Door) نام دارد. داستانی هیجان انگیز و معمایی که تا انتهای ماجرا شما را در شک و تردید فراوان نگه خواهد داشت و با برملا کردن اسرار پوشیده شخصیت‌ها شما را در بهت و حیرت فرو خواهد برد؛ رازهایی که مملو از دروغ‌ها و خیانت‌های فراوان است.

داستان رمان زن همسایه از یک مهمانی ناخواسته شروع می‌شود؛ زوجی جوان به نام مارکو و آنه به تازگی بچه‌دار شده‌اند و در ظاهر خانواده‌ای دوست داشتنی و بی‌نقص به حساب می‌آیند. آن‌ها خانه‌ای عالی و کودکی زیبا به نام کورا دارند. در یک شب عادی همسایگان از آن‌ها برای صرف شام دعوت می‌کنند؛ مارکو و آنه با رفتن به آنجا و تنها گذاشتن نوزاد شش ماهه‌شان در خانه، باعث بروز اتفاقی وحشتناک و دلهره‌آور می‌شوند. اتفاقی تلخ که منجر به ناپدید شدن کورا می‌شود و پلیس نیز در طی تحقیقات مظنونان اصلی خود را پدر و مادر این نوزاد می‌داند؛ چرا که احساس می‌کنند این زوج وحشت زده از چیزی نگرانند و رازی را پنهان می‌کنند.

ضرب‌آهنگ تند متن یکی از ویژگی‌های مثبت کتاب است که می‌تواند به خوبی حس نگرانی و استرس ناشی از گم شدن فرزند را به شما منتقل کند. از دیگر ویژگی‌های مثبت این رمان زاویه دید سوم شخص آن است که بدون هیچ سوگیری و غرض ورزی، فرصت قضاوت و کشف قطعه گمشده این پازل را به شما می‌دهد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی زن همسایه:

- کتاب سال WHSmith
- حضور در لیست A Globe Best Book در سال 2016
- حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز و ساندی تایمز
- نامزد جایزه Goodreads choice در بخش داستان هیجانی سال 2016

نکوداشت‌های کتاب صوتی زن همسایه:

- در این رمان با پیچ و تاب‌های زیادی روبه‌رو می‌شوید و به تمامی شخصیت‌ها شک می‌کنید! (مجله Good Housekeeping)

- یک داستان هیجانی خوش‌ساخت و پر تعلیق و با ظرافت‌های خاص که پیش‌بینی‌اش دشوار است. (Associated Press)

- سبک نثر سریع و شخصیت‌پردازی گسترده در کنار نکات و تعلیقات داستان باعث شده تا به سختی بتوانید کتاب را پایین بگذارید. (booklist)

- اولین تعلیق داستان، بسیار دل‌آزار است و پس از پیچ و خم‌های متعدد، لاپنا یک غافلگیری نهایی و ماهرانه انجام می‌دهد. (Publishers Weekly)

- اون بچه کجا رفت! برای فهمیدن این مسئله، دشوار است که تا آخر کتاب را بخوانید؛ زیرا پیچ و تاب‌هایی که در داستان وجود دارند، کاملاً هوشمندانه است. (USA today)

کتاب صوتی زن همسایه به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر طرفدار رمان‌های معمایی و جنایی هستید و می‌خواهید تجربه شنیدن یک داستان هیجان انگیز را داشته باشید، این رمان برای شما مناسب است.

شاری لاپنا را بیشتر بشناسیم:

او نویسنده پرفروش تریلرهای هیجان انگیز است که با نوشتن رمان زن همسایه در سال 2016 به شهرت فراوانی رسید. شاری لاپنا (Shari Lapena) در سال 1960 در کانادا به دنیا آمده و پیش از آنکه به رمان نویسی روی بیاورد، وکیل و معلم انگلیسی بوده است.

لاپنا رمان‌هایی نظیر: «مهمان ناخوانده، غریبه‌ای در خانه، کسی که می‌شناسیم، پایان او و... » را نوشته که همگی جز پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز و ساندی تایمز لندن بوده است.

اولین کتابی که این نویسنده کانادایی منتشر کرد، کتاب «چیزهایی که پرواز می‌کنند» بود که در سال 2008 به چاپ رسید و جز آثار مرحله نهایی جایزه سانبرست 2009 قرار گرفت. همچنین دومین رمانش با نام «اقتصاد شادمانی» نیز در مرحله نهایی جایزه استیون لیکاک 2012 حضور داشت.

در بخشی از کتاب صوتی زن همسایه می‌شنویم:

کسی نمی‌داند که چطور از این مسئله غفلت شده اما پس از کنفرانس مطبوعاتی که بیرون خانه کانتی‌ها برگزار شد، افسری به کارآگاه راسپک نزدیک می‌شود؛ در حالیکه با دو انگشت پوشیده در دستکش لاستیکی یک لباس سرهمی صورتی را گرفته است. چشم همه کسانی که در اتاق هستند، راسپک، مارکو، آنه، آلیس و ریچارد به لباس دوخته می‌شود.

راسپک می‌پرسد: کجا پیداش کردین؟ آنه می‌گوید: آه... نگاه همه به آنه معطوف می‌شود. رنگ از رخش پریده است. آنه از جا بلند می‌شود و می‌پرسد: توی سبد لباس‌های کثیف اتاق بچه بود؟ افسر پلیس جواب می‌دهد: نه! زیر کمد لباس بود. دفعه اول ندیدمش.

راسپک ناراحت می‌شود؛ چرا چنین سهل انگاری کرده‌اند؟ آنه گیج شده است... متاسفم حتما یادم رفته. عصر کورا این رو پوشیده بود. آخرین بار که شیرش دادم، لباسش را عوض کردم. روی این بالا آورده بود الان بهتون نشون میدم.

به طرف افسر می‌رود تا لباس را بگیرد اما افسر پلیس عقب می‌رود و می‌گوید: لطفا بهش دست نزنید.

Comment