MENU

Fun & Interesting

حاج محمود کریمی - روضه (از سوز سینه می‌کشم آه)

Mahmoud Karimi 6,290 5 years ago
Video Not Working? Fix It Now

اين قطعه مربوط به مراسم عزاداری شب تاسوعا در سال ۱۳۹۷ مى‌باشد كه در هیأت رایة‌العباس (عليه‌السّلام) اجرا شده است. براى دسترسى به آثار حاج محمود كريمى، مى‌توانيد به پايگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نماييد. http://fotros.ir درصورتى‌كه به زبان دیگری مسلط هستيد، شما نیز می‌توانید در ثواب نشر سهیم باشید. کافی‌است ترجمه شعر اين قطعه‌ را برای ما در دیدگاه‌ها ارسال نمایید؛ تا به بخش زيرنويس‌ها اضافه گردد. متن شعر: از سوز سینه میکشم آه سلام یا بقیه الله فدای چشم اشک بارت آقای من آجرک الله کسی چه میدونه کجایی کجای دشت کربلایی توو خیمه‌ی عموت اباالفضل یا که کنار عمه‌هایی ما مهمونای شهداییم ما راهی کرب و بلاییم تو روضه خون لب سقا ما سینه زن‌های شماییم تموم دنیا روضه خونه اشکام میریزه دونه دونه بهونه‌ی گریه‌هام امشب عموی صاحب الزمونه ساقی کربلا ابالفضل امید خیمه‌ها ابالفضل آبروی ام بنین و آینه‌ی مرتضی ابالفضل یادمه مادرم که میگفت ای فدا روضه‌ی ابالفضل همه پس اندازشو میداد برای روضه‌ی اباالفضل اون که میگیره حاجتش رو هرکی تو روضه‌هاش میشینه دوای دردای مریضاش توو سفره‌ی ام‌ بنینه خدای عشق عاشقاشه ولی خودش عاشق ارباب به روی پاهاش بوسه‌ی موج به روی شونش سر مهتاب حسین نگاه میکرد به چشماش زینب دعا میخوند توو گوشش لباس رزمشو تنش کرد یه مشک خالی روی دوشش لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده چشماتو روی هم بذاری عموت با آب برمیگرده کسی نمونده توی دنیا مرامشو ندیده باشه فرات از اینجا خیلی دور نیس دیگه باید رسیده باشه الان دیگه توو آب رفته مشکشو زیر آب برده عموتو که می‌شناسی مادر مطمئنم که آب نخورده الان شده سوار اسبش راهی خیمه‌های شاهه بذار ببینم از توو خیمه چشم همه حرم به راهه آب خنک شبیه بارون مهمون میاره برا مهمون بخواب تا انتظار کم شه تا وقتی که بیاد عمو جون عمو با مشک خالی رفته کار عمو نشد نداره گریبون نهرو میتونه بگیره تا حرم بیاره وای اگه آب نخورده باشه جون به تنش نمونده باشه وای اگه رو زمین بیوفته از رو زمین نتونه پاشه کنار علقمه شلوغه حسین تنها بین لشکر رو دامنش گرفته ارباب سر شکسته‌ی برادر امیر لشکرم بلند شو بی‌‌تو کجا برم بلند شو پاشو ببین که بی حیاها دارن میرن حرم بلند شو سر مگه با تبر شکسته چیشد که اینقدر شکسته دست تو از بدن جدا شد قدّ من از کمر شکسته داغ تو ای دار و ندارم کجای این دلم بذارم پاشو بریم کاری نکن که برم رقیه رو بیارم دستتو توی آب بردی این همه راه مشک آوردی گذشته آب از سر خیمه خودت یه خرده آب می‌خوردی تموم دلخوشیم همینه مادرم اومد از مدینه تو نیستی اون وقتی ‌که دشمن میاد با چکمه روی سینه تو نیستی اونوقتی که آتیش دامن خیمه رو میگیره پنجه‌ی وحشی‌ها توو غارت گوشه‌ی معجرو میگیره

Comment