MENU

Fun & Interesting

محمد فاضلی؛ کیفیت حکمرانی و اعتراضات

3danet 13,599 2 years ago
Video Not Working? Fix It Now

هشتمین نشست از سلسله نشست های اعتراضات 1401، چیستی و چرایی، با عنوان «کیفیت حکمرانی و اعتراضات»، انجمن جامعه شناسی ایران، 21 دی ماه 1401 جامعه ایران، امروز معترض است و برخی برای آن تعبیر عاصی را به‌کار برده‌اند. این اعتراض، محصول مسائلی است که جامعه در چهار عرصه دارد. یکی اقتصادی است که روشن است و به آن نمی‌پردازم. دیگری مسئله سیاسی است. مسئله مشارکت و احساس اثربخشی هم دارد و جامعه احساس قدرت نمی‌کند. همچنین جامعه روایتی از یک هویت مشترک بین خود و ساختار سیاسی احساس نمی‌کند. این‌طور نیست که جامعه و حکومت هر دو یک روایت از زیست خود ارائه کنند. این جامعه مسئله اجتماعی هم دارد. یعنی مجموعه‌ای از ارتباطات، از دوستی گرفته تا سبک زندگی، با سیستم مسئله دارد و مسئله فرهنگی هم دارد. یعنی توزیع و تولید نمادها، یعنی دین و موسیقی و سنت، بین مردم و حکومت محل مناقشه است. مثلاً موسیقی چهار دهه است مسئله است. یلدا و نوروز چهار دهه است مسئله است که اساساً این سنت‌ها و ایرانی بودنشان در گفتمان حکومت جایگاهی دارد یا ندارد. یا مسئله زن و آن چیزی که محور اعتراضات اخیر بود. تمام این مسائل جامعه ایران هم بر دو بستر رخ می‌دهد: یکی بر بستر محیط‌زیست و دیگری بر بستر جامعه بین‌المللی. انقلاب ایران باید این مسائل را حل می‌کرد و اگر می‌خواهیم اعتراضات امروز را درک کنیم باید ببینیم چه نسبتی بین انقلاب ایران در سال 57 و گذشته آن وجود دارد. انقلاب ایران اگر می‌خواست در مسیر تاریخی جامعه ایران از مشروطه به بعد یک نقطه عطف باشد، باید مشکلاتی که رژیم شاه داشت را حل می‌کرد. بیایید به مفهوم کیفیت حکومت برسیم و ببینیم مسائل حکومت شاه حل شده است یا نه؟ به این معنا که امروز ادبیات به ما نشان می‌دهد نه منابع طبیعی و نه منابع فیزیکی و نه منابع انسانی، عنصر تعیین‌کننده در سطح اول توسعه نیستند. شما ژاپن و کره جنوبی را بدون منابع اولیه گسترده می‌بینید. حتی کشورهایی می‌بینید که منابع انسانی‌شان به‌شدت گسترش پیدا کرده است. از سال 68 در ایران همین‌طور منابع انسانی گسترش پیدا کرده اما در همه این سال‌ها که این افزایش بوده و تعداد مقالات ایرانی در ایندکس‌های خارجی گسترش پیدا می‌کرده، همان اتفاقی افتاد که در برزیل دهه 70 تجربه شد. فرار مغزها! سرمایه انسانی گسترش پیدا کرده و ظرفیت بهره بردن و جذب آنها وجود نداشته است. آنچه تعیین‌کننده است، کیفیت حکومت است. من بهترین تعریفی را که برای کیفیت حکومت ارائه شده این می‌دانم: «بی‌طرفی حکومت در اعمال سیاست‌ها». یعنی حکومت در اعمال سیاست‌ها، جز به هر آنچه در درون قانون و سیاست گفته‌شده، پایبند نباشد. مثلاً اگر گفته شود وامی به کسی داده شود، مهم نیست که زن است یا مرد؟ یا مثلاً اصلاح‌طلب است یا اصولگرا؟ سنی باشد یا شیعه؟ یا اگر نظام اداری وجود دارد که تخصص اصلی‌ترین عنصر تعیین‌کننده است، شما نمی‌توانید یک نظام گزینش داشته باشید که فلانی حجاب بیشتری است برود و فلانی نرود یا به فلان اصل قانون اساسی اگر اعتقاد نداری نمی‌توانی وارد دانشگاه شوی. به‌عبارتی یک نظام تبعیض گسترده، مخالفِ بی‌طرفیِ در اجرای سیاست‌ها است. آنچه کیفیت حکمرانی را زیر سؤال می‌برد، نقض این بی‌طرفی‌ها است. گاهی این بی‌طرفی خیلی مهم می‌شود. مثلاً برای قاضی نباید مهم باشد کسی که جلوی او نشسته چه گرایش سیاسی دارد و سابقه انقلابی دارد یا نه و... در واقع عدم رعایت بی‌طرفی اصلی‌ترین عامل لکه‌دار کردن کیفیت حکومت است. اما در این سال‌ها گاهی این اصل نقض شده است. این اصل ضد فساد و خودسری در اعمال قانون است. وقتی این بی‌طرفی‌ها نقض می‌شوند به‌جای آن پول می‌آید. یعنی با پول می‌توانید بی‌طرفی را نقض کنید. همه این مسائل جایگزین آن بی‌طرفی می‌شوند و همه آن چیزی که می‌تواند کیفیت سیستم را بسازد، از بین می‌رود؛ چون فقط در شرایط بی‌طرفی است که متخصص آن جای خود می‌نشینند . فضائل حکومت شامل چیست؟ حکومت به‌دنبال تجلی خواسته‌های اخلاقی عمومی است. حالا ممکن است یک‌قسمتی از مردم خواسته غیراخلاقی داشته باشند مثلاً تسویه نژادی! اما حکومتی که به پاک‌سازی قومی دست می‌زند را تائید نمی‌کنیم. دو اینکه آنچه فضیلت حکومت را می‌سازد، قدرت تصمیم‌گیری خوب است. شما وقتی این بی‌طرفی را نقض می‌کنید، دیگر ظرفیت تصمیم‌گیری خوب ندارید. ضمن اینکه انسان‌ها درون بروکراسی می‌دانند اینجا معیار ارتقا و رشد در بروکراسی، تصمیم‌گیری خوب نیست. به‌این‌ترتیب بروکراسی از درون تهی می‌شود. یک حکمرانی خوب مبتنی بر بی‌طرفی حتماً برای کنش‌ها ارائه دلیل می‌کند. بی‌اعتمادی امروز هم ناشی از تصمیمات گذشته‌ای است که هرگز برای آنها دلیل قانع‌کننده ارائه نشده است و بنابراین جامعه امروز نمی‌تواند به آن اعتماد کند. یکی دیگر از ویژگی‌های حکومت با‌کیفیت، سطح بالایی از ثبات است که آینده را برای کنشگران قابل پیش‌بینی و سرمایه‌گذاری کند که اگر فردی خواست بچه‌دار شود بداند آیا در کشوری زیست می‌کند که هوایی برای نفس کشیدن، آبی برای نوشیدن و کاری برای انجام دادن هست؟ یا سرمایه‌گذار می‌تواند در شرایط نرمال روی 50 سال کار کارخانه حساب کند یا نه؟ پس ثبات یک عنصر اساسی کیفیت حکومت است. در نهایت اصل سودمندی است! حکومت باید سودمندی خود را ثابت کند. سودمندی از مسیر حل مسئله می‌گذرد. اگر سیستم به این سؤالات پاسخ ندهد، آینده امیدبخشی برای ایران متصور نیست: 1- آیا انتخابات در ایران منجر به راه‌حل شده است؟ 2- آیا خواسته عمومی به‌اندازه کافی در حکومت بازتاب یافته است؟ 3- آیا حکومت به‌سمت خلق حل مسئله پیش رفته است؟ ساختار حکمرانی در ایران با این اتهام مواجه است که ارتباطات خانوادگی و جنسی و به‌خصوص ایدئولوژیک بر تصمیمات بروکراتیک مؤثر هستند و حکومت نسبت به خواسته عمومی بی‌طرف نیست. با توجه به اینکه انسان‌ها با خاطره گذشته و امید به آینده زندگی می‌کنند، وضعیت فعلی، مردم را مقابل آینده سیاه قرار داده است.

Comment