MENU

Fun & Interesting

داستان آشنایی من و آناستاسیا - قسمت دوم - سفر و ازدواج

قصه های مجید 114,265 4 years ago
Video Not Working? Fix It Now

قبل از اینکه سفرمون را شروع کنیم تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم اما قوانین ایران این اجاره را به ما نمی داد، برای همین خودمون با قلبمون با همدیگر ازدواج کردیم، و قول دادیم که تا ابد در همه لحظه ها با هم باشیم. این سفر با اینکه خیلی سخت بود اما یکی از بهترین تجربه های زندگیمون شد. و به خاطر سختی هایی که داشت باعث شد همدیگر را بهتر بشناسیم چون انسان در شرایط سخت خود واقعی اش را نشون میده. قسمت اول داستان: https://youtu.be/GXq_sxEOGs8 ---------- ✅اینستاگرام قصه های مجید: https://instagram.com/ghessehayemajid دست همتون درد نکنه که همراه ما هستید🙏🏻

Comment