دویست و سومین شب مجلۀ بخارا، در گرامیداشت استاد عبدالوهاب شهیدی، با حضور جمع کثیری از اساتید و بزرگان ادبیات و موسیقی و فرهنگ و هنر برگزار شد. استادان هوشنگ ابتهاج (سایه)، محمدرضا شجریان، هوشنگ ظریف، حسن ناهید، دکتر محمد موقتیان در این شب دربارۀ آثار و شخصیت استاد شهیدی سخن گفتند. این بزرگداشت با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت عصر یکشنبه 20 اردیبهشت 1394، در کانون زبان پارسی برگزار شد.
00:00:00 سرآغاز؛ ورود مدعوین
00:02:32 آنونس شبهای بخارا
00:06:09 آغاز مراسم
00:07:05 محمدرضا شجریان؛ همیشه از عبدالوهاب شهیدی یاد گرفتم
00:15:11 تصاویری از استاد عبدالوهاب شهیدی
00:22:57 هوشنگ ظریف؛ عبدالوهاب شهیدی و تصنیف ماندگار «زندگی»
00:27:31 اجرای موسیقی مجتبی عسگری(آواز) و سامان صادقیان(تار)
00:39:07 دکتر محمد موقتیان؛ خاطرهای از عبدالوهاب شهیدی
00:52:52 نگاهی کوتاه به کارنامۀ استاد شهیدی
00:57:43 حسن ناهید؛ من و شاگردی استاد شهیدی
01:00:24 بهارا، تلخ منشین
01:04:49 ه.ا.سایه؛ عبدالوهاب شهیدی، تصویری از یک آرزو
01:09:46 عبدالوهاب شهیدی؛ سنگینی بار خاطرات
01:17:43 بخشی از کنسرت سهگاه؛ به همراه فرامرز پایور، جلیلی شهناز، اصغر بهاری، حسن ناهید، حسین تهرانی
01:28:11 اجرای علیرضا فریدونپور(آواز) و شهرام میرجلالی(عود)
01:48:48 قرائت پیام فرهاد فخرالدینی
01:49:29 پایان
علی دهباشی شب عبدالوهاب شهیدی را این چنین آغاز کرد: خیر مقدم عرض میکنم خدمت استاد شهیدی و دیگر اساتید معظمی که در تجلیل از مردی که در عرصۀ موسیقی و آواز ایران جایگاهی شایسته داشته است و خواهد داشت، به این مجلس معنوی ما تشریف آوردند؛ حضور استادان مسلم ادبیات و موسیقی کشور حکایت از جایگاه استاد شهیدی میکند، من بدون هیچ مقدمهای و با پوزش از تأخیری که پیش آمد استاد شجریان را دعوت میکنم تا با بیاناتشان آغازگر جلسۀ امشب باشند.
محمدرضا شجریان در مورد هنرمند پیشکسوت و مورد احترامش، عبدالوهاب شهیدی این چنین میگوید :
«سلام و درود خدمت یکایک شما عزیزان، خصوصاً پیشکسوتم، دوست نازنینم استاد سایۀ عزیز، اینکه میگویم دلیلش این است که در” سایه ” همه چیز هست ولازم نیست عنوان دیگری به کار ببرم. عبدالوهاب شهیدی یک اعتبار و یک منش انسانی و بزرگوارانه در موسیقی ماست، هرجا که شهیدی بود بالاترین عنوان هنر را داشت، چه در جشن هنرها، چه در گلها و چه در حضور مردم، من همیشه پشت سر این نازنین خودم را پنهان میکردم و از او یاد میگرفتم که رفتار هنری باید چگونه باشد؛ با سایۀ عزیز بارها و بارها دربارۀ این بزرگمرد صحبت کردیم و سایه چقدر با عشق و احترام از عبدالوهاب شهیدی یاد میکرد؛ یک احترامی بین ما برقرار بود که کسی متوجه آن نمیشد، ولی وجود داشت و وجود دارد. از وقتی که من در رادیو بودم مخصوصاً از زمانی که جناب سایه به آنجا تشریف آوردند و برنامۀ گلهای تازه و گلچین هفته را تهیه کردند، من همیشه سایه به سایه در کنار ایشان بودم، چه با گروه استاد بزرگوار فرامرز پایور، که حق بزرگی به گردن من دارد و چه در کنار محمدرضا لطفی و گروه شیدا، ارکستر گلها، جناب فخرالدینی و دیگر گروههایی که در رادیو بودیم. در ابتدا استاد شهیدی با اینها برنامه داشتند، چه در رادیو و چه در کنسرتها، مخصوصاً با گروه استاد پایور؛ خوب یادم هست که جشن هنرها همیشه شب اول با صدای ایشان و گروه استاد پایور آغاز میشد و ما آنجا نظارهگر بودیم و از هنرهای این بزرگمرد استفاده میکردیم؛ موقعی که به تازگی کار را در خدمت آقای مهرتاش شروع کرده بودم، ایشان با احترام بسیار از عبدالوهاب شهیدی یاد میکردند و عشق و علاقۀ شدیدی بین ایشان و آقای شهیدی بود، جناب مهرتاش میگفتند شهیدی اعتبار سازمان هنریشان، ” جامعۀ باربد ” است. استاد مهرتاش، با پشتکار و عشق به این جامعه توجه داشتند، تئاتر و موسیقی در آنجا ارائه و تدریس میشد وایشان بارها و بارها از آقای شهیدی با خاطرات خوب یاد میکردند. من نمیخواهم زیاد وقت شما عزیزان را بگیرم، بههرحال صحبت زیاد است و با عرض احترام نسبت به این پیشکسوت بزرگ و پیر دیر ما که سایهشان بر سر ما هست و باید دعا کنیم که همیشه بر سر ما بماند و سایۀ نازنین که حق بزرگی بر گردن موسیقی و شعر ما دارند و چه روزگارانی که ما با هم داشتیم و داریم، مخصوصاً وقتی که من، مرحوم لطفی و جناب سایه، سه نفری در کنارهم بودیم و آن دوران اتفاقات خوبی میافتاد، جای لطفی خیلی در اینجا خالیست، یادش بهخیر؛ چه زود رفت و باور نمیکردیم که لطفی انقدر زود ما را ترک میکند و میرود. امیدواریم که عزیزانی که هستند سایهشان به سر ما باشد، استاد ظریف نازنین که اینجا هستند، دوست عزیز، مرد نیکسرشت، محجوب و با حیائی که کمتر صحبت میکند و وقتی که دست به ساز میبرد حرف دلش را میزند و حسن ناهید عزیز که اینجا هستند، ما همگی خاطراتی با هم داشتیم، خاطراتی مشترک با عبدالوهاب شهیدی؛ ما همگی در کنار هم بودیم، امیدوارم که این ارتباطات دوباره باشد و این اساتید و بزرگان سایهشان بر سر هنرمندان امروز باشد و هنرمندان امروز هم قدر این بزرگان را بدانند.
در پایان از علی دهباشی عزیز تشکر میکنم که میدانم سالهاست با دست خالی بخارا را نگه داشته است، یادم هست که هیچگونه بودجهای نداشت و این مرد با پشتکار ادامه داد و تا الان بخارا را نگه داشته است و بزرگان را دوباره به جامعه یادآور میشود، برنامههایی که گذاشته است برای بزرگداشت بزرگان موسیقی و … چه در ایران و چه خارج از ایران، بسیار کارهای ارزندهای است، سایهاش در این سرزمین بماند و امیدوارم که تنش سالم و دلش خوش باشد و کاری که دارد انجام میدهد را همچنان ادامه دهد؛ روزگار به همه خوش باد.»
ادامه گزارش در:
https://bukharamag.com/
https://www.instagram.com/bukharamag/
https://www.instagram.com/alidehbashi7/
https://www.instagram.com/bukharachronicles/
https://t.me/s/bukharamag