گفتاری از دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن و همسرشان دکتر شیرین بیانی درباره ابوالفضل بیهقی و زمانه او و کتاب تاریخ بیهقی
عنوان: بیهق کجاست؟
این نشست در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۱ در شهر کتاب برگزار شد
نهمين مجموعه درسگفتارهايي درباره بيهقي به بررسي زادگاه بيهقي با عنوان «بيهق کجاست؟» اختصاص داشت که با سخنراني دکتر شيرين بياني و محمدعلي اسلاميندوشن چهارشنبه 13دي در مرکز فرهنگي شهرکتاب برگزار شد. در اين نشست، اسلاميندوشن درباره بيهقي و کتاب جاودانش سخن گفت و بياني نيز به ارايه مقالهاي با نام «بيهق کجاست؟» پرداخت.
دکتر محمدعلي اسلامي ندوشن سخنان خود را درباره تاريخ بيهقي و بيهق چنين آغاز کرد: تمام شهرت و اهميت بيهق بهخاطر ابوالفضل بيهقي است که از اين خطه پديد آمد و کتاب جاودانهاش را نوشت. به اين علت، نام بيهق وابسته است به ابوالفضل بيهقي و سبزوار. البته در آن زمان بيهق خيلي معروفتر از سبزوار بوده. ولي بعدها سبزوار اهميت بيشتري پيدا کرده است. اين اوج و حضيض شهرها، جزو اسرار تاريخ است. در نقاط ديگري هم ديده شده که يک منطقهاي جلو ميافتد و منطقهاي ديگر عقب ميرود. جايگزيني سبزوار بهجاي بيهق از اينگونه است. همچنان که تهران جايگزين ري شده و مشهد جاي توس را گرفته است. اين از بازيهاي تاريخ است.اينکه چه شده است که «تاريخ بيهقي» در بين تاريخهايي که در زبان فارسي در اين هزار سال نوشته شده است شاخصيت بيشتري پيدا کرده، يکي ديگر از شگفتيها است. «تاريخ بيهقي» تا صد سال پيش آن مقامي را که شايستهاش بود، بهدست نياورده بود. از صد سال پيش است که اهميت آن کشف شد. آشنايي ايرانيان با نوشتههاي اروپايي که روان و ساده بود، باعث شد که به کشف «تاريخ بيهقي» و اهميت آن بپردازند. چون «تاريخ بيهقي» روان و ساده نوشته شده است. به علت رواني و سادگي، مطبوع سليقه ايراني نبود.
اما در نثر فارسي سه کتاب ارزش بسيار دارد. يکي «کليله و دمنه» نصرالله منشي است؛ و دوم «گلستان» سعدي است. اما اين دو کتاب هيچ کدام به معناي واقعي نثر نيستند بلکه نثرهايي تزييني دارند. «گلستان» آميختهاي از نثر و شعر است و «کليله و دمنه» هم تزيينات لفظي فراواني دارد. کتاب سوم نثر فارسي «تاريخ بيهقي» است. اين کتاب از لحاظ نثر روان، منحصر به فرد است. سرنوشت خاصي هم داشته است. آنچه باقي مانده، يک جلد از چندين جلد کتاب است.
خود بيهقي با عبارتي دلسوزانه مينويسد که کتاب مرا نابود کردند. به هر حال ماجراهايي پيش آمده و بخشهايي از «تاريخ بيهقي» از ميان رفته است. بيهقي ناظر و شاهد کارها بوده و يادداشت برميداشته است. مرد بسيار دقيقي بوده است. از اين يک جلد باقي مانده «تاريخ بيهقي» پيداست که او دقيقا نکته به نکته را يادداشت ميکرده است. در زمان بازنشستگي است که اين يادداشتها را به صورت کتاب درميآورد. تاريخهاي ديگر راجع به گذشتههاست، در حالي که بيهقي از زمان حال سخن ميگويد.
چند چيز در «تاريخ بيهقي» هست که در ديگر کتابهاي تاريخ نميتوان يافت. اول از همه اينکه او شاهد و ناظر وقايع بوده است. روايات او دست اول و همراه با دلايل زنده است. خصوصيت دوم اين کتاب، ذکر جزييات است. ديگر تامل شخصي نويسنده است. بيهقي تنها وقايع را روي کاغذ نياورده، بلکه اظهارنظر هم ميکند. او مورخ صاحبنظري است. اين خصوصيت نيز در شاهنامه وجود دارد. بيهقي مسايل را به صورت بسيار زنده حکايت ميکند. اين خصوصيت بسيار مهم او، به استعداد شگرف بيهقي در نويسندگي بازميگردد.
اينکه توانسته است موضوعات را بپروراند، از قدرت قلم او حکايت دارد. ميدانيم که در نوشتن، چگونه نوشتن است که اهميت دارد. نوشته، رابط بين خواننده و نويسنده است. امروز «تاريخ بيهقي» را مثل رُمان ميخوانند. هم آموزندگي دارد و هم سرگرم کننده است. من خيال ميکنم که هر کس «تاريخ بيهقي» را به دست بگيرد، بسيار سرگرم و مشغول ميشود و نکتهها ميآموزد.
بخش ديگر اين نشست سخنان تحليلي و تاريخي بسيار دقيق دکتر شيرين بياني بود. وي سخن خود را با اين کلام از بيهقي آغاز کرد:
«ناچار بود باز نمودن آن (مطالب) که هر يک از آن، عبرتي است تا خردمندان، اين دنياي فريبنده را نيکو بدانند...» - سرآغاز کتاب «تاريخ بيهقي» - جلد پنجم هر شهر، مانند هر انسان، داراي شناسنامهاي است که هويت او را مشخص ميسازد. شگفت آنکه اغلب قريب به اتفاق شهرهاي ايراني وجه مشترکي دارند؛ و آن اينکه زندگي بس دراز، پُر فراز و نشيب تاريخساز و پُر رمز و رازي را پشتسر گذاشتهاند؛ و همچنان پيش ميروند، با کولهباري بس سنگين؛ و بسته به آنکه از لحاظ جغرافيايي و اقليمي در کجاي اين سرزمين پهناور قرار گرفته باشند، سرگذشت آنها شيرينتر يا تلختر، کم ماجراتر و يا پُر حادثهتر ميگردند. البته بيهق که خود ولايتي بوده نيز از اين امر مستثني نيست؛ و در بحث حاضر مراد اين است که اين زندگي، از بدو تولد تا يکي از دورانهاي استثنايي تاريخي، يعني عهد غزنويان، طي هزارهها و قرنهاي متمادي و بهگونهاي متوالي، در حدي که منابع امکان دهند، مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. ديگر آنکه همين اقليمها، موقع جغرافيايي و وقايعي که بر اين سرزمين گذشتهاند، شخصيتهايي را پرورانيدهاند که خود تاريخساز گشتهاند؛ و شهر خويش را رنگ و بويي خاص بخشيدهاند؛ زيرا هر فرد، فرزند مکان و زمان خود است. يکي از اين شخصيتها ابوالفضل بيهقي دبير است که به ياد و خاطر او در اين محفل فرهنگي جمع گشتهايم؛ باشد که بهجايي رسيم در خور وي.
گزارش این نشست را در لینک های زیر مطالعه فرمایید:
http://www.bookcity.org/detail/2695/root/Lectures
https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2013%5C01%5C01-07%5C13-35-32.htm&storytitle=%CF%D1%D3%20%90%DD%CA%C7%D1%E5%C7%ED%ED%20%CF%D1%C8%C7%D1%E5%20%C8%ED%E5%DE%ED%20%C8%C7%20%D3%CE%E4%D1%C7%E4%ED%20%CF%98%CA%D1%20%C7%D3%E1%C7%E3%ED%20%E4%CF%E6%D4%E4