Click the CC button for English translation
چاره ما ساز که بی داوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
دل ز کجا وین پر و بال از کجا
من که و تعظیم جلال از کجا
در صفتت گنگ فرو ماندهایم
من عرف الله فرو خواندهایم
چون خجلیم از سخن خام خویش
هم تو بیامرز به انعام خویش
پیش تو گر بی سر و پای آمدیم
هم به امید تو خدای آمدیم
یارشو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره بیچارهگان
جز در تو قبله نخواهیم ساخت
گر ننوازی تو که خواهد نواخت
دست چنین پیش که دارد که ما
زاری ازین بیش که دارد که ما
درگذر از جرم که خوانندهایم
چاره ما کن که پناهندهایم
خداوندا در توفیق بگشای
من را ره تحقیق بنمای
دلی ده کاو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
درونم را به نور خود برافروز
زبانم را ثنای خود درآموز
خداوندا شبم را روز گردان
چو روزم بر جهان پیروز گردان
تویی یاریرسِ فریاد هر کس
به فریاد منِ فریادخوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اَغِثنی یا غیاث المُستَغیثین
تویی یاریرسِ فریاد هر کس
به فریاد منِ فریادخوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اَغِثنی یا غیاث المُستَغیثین
تو رحمی بر دل پرخونم آور
وزین غرقآب غم بیرونم آور
اگر هر موی من گردد زبانی
شود هر یک تو را تسبیحخوانی
خداوندا شبم را روز گردان
چو روزم بر جهان پیروز گردان
تویی یاریرسِ فریاد هر کس
به فریاد منِ فریادخوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اَغِثنی یا غیاث المُستَغیثین
تو رحمی بر دل پرخونم آور
وزین غرقآب غم بیرونم آور
اگر هر موی من گردد زبانی
شود هر یک تو را تسبیحخوانی
اگر هر ذرهٔ من گوش گردد
ز شوق نام تو مدهوش گردد
اگر هر ذرهٔ من گوش گردد
ز شوق نام تو مدهوش گردد
اگر هر موی من گردد زبانی
نیابد جز ز نام تو نشانی
گر از هر جزو من چشمی شود باز
نبیند جز ترا در پرده راز
گر از من ذرهٔ ماند و گر هیچ
ترا خواند ترا داند دگر هیچ
به توفیق توام زین گونه بر پای
برین توفیق توفیقی برافزای
أواز : شهيد خطيبي
Narration: Shaheed Khatibi
#nizamiganjavi #munajat #مناجات
Nizami Ganjavi (Persian: نظامی گنجوی, romanized: Niẓāmī Ganjavī, lit. 'Niẓāmī of Ganja') (c. 1141–1209), Nizami Ganje'i, Nizami, or Nezāmi, whose formal name was Jamal ad-Dīn Abū Muḥammad Ilyās ibn-Yūsuf ibn-Zakkī, was a 12th-century Persian Muslim poet. Nezāmi is considered the greatest romantic epic poet in Persian literature, who brought a colloquial and realistic style to the Persian epic. His heritage is widely appreciated and shared by Afghanistan, Azerbaijan, Iran, the Kurdistan region and Tajikistan. He was born of an urban background in Ganja (Seljuq empire, now Azerbaijan) and is believed to have spent his whole life in South Caucasus. According to De Blois, Ganja was a city which at that time had predominantly a Persian population. Because Nezami was not a court poet, he does not appear in the annals of the dynasties. Tazkerehs, which are the compilations of literary memoirs that include maxims of the great poets along with biographical information and commentary of styles refer to him briefly. Much of this material in these Tazkerehs are based on legends, anecdotes, and hearsays. Consequently, few facts are known about Nezami's life, the only source being his own work, which does not provide much information on his personal life.