در این قسمت از داستانهای زیبای هزار و یک شب
(شب شصت چهارم و شب شصت و پنجم )خواهر پادشاه به حرف های زیبای خود ادامه داد و حکایت هایی از خلافت عمر بیان کرد بیاید باهم گوش جان بسپاریم
پس اگر دنبال داستانهایی هستید که شما را درگیر کنند و به فکر وادارند، همین حالا عضو شوید و زنگوله را بزنید تا هیچکدام از ماجراجوییها و حکایات فراموشناشدنی ما را از دست ندهید! ماجراجوییهای شگفتانگیز در انتظار شماست!
دوستان و همراهان دوست داشتنی اگر داستان رو دوست داشتید ممنون میشم با لایک و کامنت ازمون حمایت کنید تا ما با انگیزه ادامه بدهیم 🙏🏻
#داستان
#داستان_صوتی
#حکایت
داستان
داستانهای زیبا
داستانهای شنیدنی
داستانهای فارسی
حکایت
حکایت کهن
حکایت زیبا
قصه
قصه و راز ها
هزار و یک شب
داستانهای هزار و یک شب